ورس ۱ :
نمیشه ادامه داد وقتی بغضه تو صدات
وقتی که چشات میگه من نمیمونم به پات
وقتی که رو گونه هات پره قطره های اشک
وقتی که هر دوی ما نمیدونیم چیه تش
هر دومون مسافر یه مسیر مبهمیم
نمیدونیم چی میشه یه عذابه خوب همین
نمیشه ادامه داد بهتره بشیم جدا
بهتره همدیگرو بسپاریم دست خدا
نمیشه ادامه داد بذا بیخیال بشیم
مقصدو نمیدونیم ما باید پیاده شیم
کاش که قلبم اینجوری به تو مبتلا نبود
ما به هم نمیرسیم باشه خوب صلاح نبود
کروس :
عاشقی به ما حرومه آخه ما رو چه به عشق
پشت پا زدیم به دنیا ما به امید بهشت
نمیشه ادامه داد چون پاهامون یخ زده
بیا بیخیال بشیم این مسیر بی مقصده
ورس ۲ :
حرفای تو توی گوشم حرف عاشقانه میشد
کاش که این آدم بی کس با تو آشنا نمیشد
اون نگاهت دل فریبه تو خودت نداری تقصیر
نقص کار اینه که اصلا نداری هیچ عیب و نقصی
من ساده فکر میکردم که تو هم عاشقم هستی
نگو این خیال من بود تو خودت نداشتی قصدی
تازه فهمیدم تو قلبت خبری نبوده از عشق
چی جواب بدم به قلبم طفلکی داغونه وضعش
کروس :
عاشقی به ما حرومه آخه ما رو چه به عشق
پشت پا زدیم به دنیا ما به امید بهشت
نمیشه ادامه داد چون پاهامون یخ زده
بیا بیخیال بشیم این مسیر بی مقصده
نظر خود را بنویسید