روزها چه دیر میگزره
عقربه ها بزور از هم جلو میزنه
ولی موندن واسه من کم کم تر میشه
بدونه تو حال من بدتر میشه
همیشه حرفات با من یکی نمیشه
روزها چه دیر میگزره
عقربه ها بزور از هم جلو میزنه
ولی موندن واسه من کم کم تر میشه
بدونه تو حال من بدتر میشه
همیشه حرفات با من یکی نمیشه
اموجیام خندونن ولی نمیدونی از دل غمگین اون دورغات بزار واسه بعدان الان واسه حرفات وقت ندارم اره من حق داشتم که بدونم ولی تو بهم نمیگفتی اگه حتا پیشت می موندم
آره من حق داشتم که اینهمه عشقت به اون واسه من شه هرچی که تو گفتی اینا فقط حرفه دیگه بسه
برو اصلا حتما خیلی ها باهات هستن
هنوزم حرفام واست هستن
نکن نگاه مضلومت به من
که کردی رگای قلبه من از ریشه کم
من بیشتر از خودم بتو اعتماد داشتم بدونه تو تنها میموندم تا شب باورم نمیشه منو ول کردی واسه همیشه دنباله یه بهونه بودی که الانم هستی پیشش
آره من حق داشتم که نمی دونستی فقط حس میکردی خوبی من به خوبی او نی تو هرکاری که میکردی که چطور خودتو از من دور کنی
هروز توخونه بیکار نشستم فقط عکسای تو رو خط میزنم چقدر حرف دارم بازم ولی مداد دارم بدونه کاغذ
خسته از این اتاق بیرون میاد با گفتنه حرف بدش میاد باید توری رفتار کنی که هر توری خودش بخواد
اصلان حرفام واسه تو
معنی نداره
بگو همون گوشی رو بزاره
انقدر جیغ میزنی اصلان کسی نمیاد به دادت
آره من حق داشتم که اینهمه عشقت به اون واسه من شه هرچی که تو گفتی اینا فقط حرفه دیگه بسه
تنها شدم
توخونه فقط میشنوم حرفای خودم
دیگه نیستی دوره برم
همیشه یک شبام انگار چند روزه ده روزه تو با من انگار یک روزه پیشه من نیستی حتا یه لحضه از حاله او میپرسی هر دفعه
تو اخلاقه بدی داشتی حرفه منو جدی نمی گرفتی تو هر برد یا باختی زندگی رو بازی میگرفتی
تموم شد کل روزام
جوری تموم شد که نفهمیدم روزام نور داشت
از چیزی که حس میکردم بتره
از رفتار همشگیت خستمه
تموم زندگیم مثله هروز بود
چرا بهم نمیگفتی از همون روز
انقدر دروغ بگو
که شبا ماه هم میرفت زود
روزها چه دیر میگزره
عقربه ها بزور از هم جلو میزنه
ولی موندن واسه من کم کم تر میشه
بدونه تو حال من بدتر میشه
همیشه حرفات با من یکی نمیشه
نظر خود را بنویسید