ورس ۱
حریف نمیبینم واسه راه خودم
گوشم بسته شد از حرفای دورم
بدون راهنمایی بدون کمک
انجام میدم اگه که اراده کنم
تحصیل کرده هامون چیکاره شدن
با فوق لیسانس بیکارو و بی خانه شدن
دیوانه شدن بچه ها از محدود بودن
که اولیا واسه فرزند بیگانه شدن
واست نیس چاره ای خسته و پاره ای
نظر میده حتی اونکه نیس کاره ای
آینده نقطه ی کور منطقه شده
که شاید به وجود بیاد از زیر هاله ای
امر و نهی شده شبیه مردم آزاری
حتی بگذره میشه مایه ننگ های تاریخ
اضافه کاری میخاد مرخصی نمیگیره
چون نمیخاد بخوره فقط گندمه خالی
یتیم حسرت یه خانواده رو داره
الان بچه ها آرزوی مرگ میکنن
واسه ننه بابا که حوزه جنگ رو داره
که بچه رو فقط تو قفس میکنن
چه چیزی میشه میگف چی بر میاد ازت
وقتی درآمد کلی از نفت میاد فقط
خوشیا یه جا همه سختیا وسط
فرق اقیانوس آرامو دریای خزر
ورس ۲
تو نبودم نزارید که اون کم بیاره
نشه کسی بخواد رویه ابروش خم بیاره
دختری که از همه طرف رونده شده
توی چشمای مظلومش حرف میباره
دختری که ندیده اصن رنگ آرامش
چون تو کشوریه که مونثو نمیخوانش
از جهل زیاد پیداس فرق علم و دانش
از جمعیتی که داره میره رو به کاهش
هدر شده جوونی نسل ماها
گوش کر شده دیگه همه از صداها
تنها تفریحی که هست واسه جوونا دوده
چون که از هر در شده بسته راها
شاید غما خیلی محکم تورو زده دیوار
ولی میدونم میرسی به هدفت اینبار
واسه چیزی که میخوای هیچوقت تسلیم نشو
موفقیت قطعا نصیب توئه ایلماه (۲)
Finish
نظر خود را بنویسید