ی روز یکی گفت میخوام ی قول بدی بهم
ک هر سربازی دیدی گل بدی بهش
بفرما اینم از گلت
بیخیال من شو نگاز
نذار زندگیتون بشه رولت
ما یه عمر زد ایکس میروندیم
پشت سرمون دود میخوردی
امروز شاخ شدی واسه شورولت
با بچه آمل کل کل فوله فوله فوله
سوئیتی کش سوئیتی کش کش کش
ی روزی لای پولا میکنیم لشششش
سوئیتی کش سوئیتی کش کش کش
ی روزی لای پولا میکنم لشششش
چی میشه تهش چی میشه تهش
ی روزی لای پولا لا دلارا میکنیم لش
سوئیتی کش سوئیتی کش
ی روزی لای پولا لا دلارا...
بیا برگردیم عقب
دستام میلرزه از استرس
پشت ترافیک میزنم عصب
صدا شلیک میاد میخوندم اشهد
من از این زندگی کلشو خواستم
ینی صد از صد
آل این،ریختم دس وسط
پول کثیفه میکنه وسوست
من دوس دارم بمیرم مست اصن
سوئیتی کش،قدیسو میکنه کافر تهش
فکرو عوض کرد راهم کج
ی روزی مست میکنم توی استخر خونم لش
سوئیتی کش کش کش
لبه هات تیزه میندازه روی قلب
بدخوامون خش خش خش
داداشام دورم،قد ی لشکر
توی خونه پارتی ب راه باشه هر شب
رفیقام مست و چت کنن از دم
خودم بشینم وسطشون لش شم
ب خودم بیام و ببینم نعشم
بیبی پسرت بد بود ببخشم
دوس دارم انقد بکشم اور بزنم اینه نقشم
دلت اگه تنگ شد بیا توی بخشم
سوئیتی من کشه،دلاره بچم
دلاره بچم بچم بچم بچم
دنبال خدا بودم رو زمین
خدارو ندیدم
آدما کثیفن
غیر تو همه منو ول کردن
سوئیتی کش تویی رفیقم
سوئیتی سوئیتی کش سوئیتی کش
ی روزی لای پولا میکنم لش
سوئیتی کش سوئیتی کش
ی روزی لای پولا میکنم لش
خوشبوتر از هرمس
گوچی و لوئیچی
باریکه کمرش
بش میگم سوئیتی
من مث گربمو
اون مث توئیتی
نچرال دلمو برده آمپولی نی
نازک و تختی مثل لینکوئینی
در میری از دستم خود هودینی
تو توپ زرین من هری پاتر و
زندگیم کوئیدیچ
ب تو باس صدتا نوبل کنن اهدا
ب بزرگ و کوچیک بدی هی امضا
تو تنها شاگردی بودی ک انگار
هر چی ک بیشتر میشدن صفرات
معلم بیشتر حال کردبا املات
تا پرسید علم بهتره یا این سنتا
داد میزدم کش توزنگ انشا
دو یو وانا مانی؟
مانی ایز حرام حرام حرام
من زیاد میخوام ازش
یا حبیبی ریخت پرام پرام پرام
دو سه پیک حرام پر کنین برام
ی پک از سیگار، ی گیلاس شراب
سلامتی هرچی رفیق با مرام
خونت حلال حلال حلال
حرصی میگازم پنجه هام رو پدال
بیرونم پوست و گوشته از تو متال
جای بنزین اتانول توی موتورم
ته خط میبینی تو داشتو با ی مدال
دستام کوتاه رویاهام بلند
دلاره خرجم و دخلم تومن
شهردار نبودم اما از
آمل ساختم هلند،هلند هلند
با سلام،آقای کارگردان
بهم میگن هلندی سرگردان
تو دستام یه چمدون ،پر دلار
میرم از آمل نمیگم کجام
میرم به قصد برد این غمار
شاید دیگه برنگردم شمال
وسط تونلای پر غبار
مرور خاطره هام پر گناه
ها میکنم روی شیشه وبخار
شاید تو ابرا پیدا شد خدام
خدام خدام
نظر خود را بنویسید