اون نبود مث من مث من
مچ نبود حس اونو حس من
فک میکردم بهم دروغ نمیگه
هی میگفتم پس چرا شروع نمیشه
دستاتو باز میکردی بپری بغلم
گفته بودم من نیستم اگه تورو نبرم
یهو دیدم بازم سر نقطهی اولم
یهویی شروع شد جنگ و دعوا
همه چیم رفت رو هوا
حرفات اصا شبیت نبود
حس میکردم حستم عمیق نبود
نگاهتم اصا بهم دقیق نبود
دوستام میگفتن که رفیق نمونو
شاید چون یه سری چیزارو ندید نموند
عوضی اه
حرسمو در میاری
چرا نمیفهمی چرا توی دردیواری
آخرم بم گفت نمیخوام
همین
تموم
اشکالی نداره نه
چون زمین گرده
یه روز اونی که بدجوری میخوایش
یهو میزنه غیبش
یه رو میگفتم هیچکسی نمیخوام باشیه غیر تو
ولی اینبار مطمئن باش که میزنم قیدتو
اره قیدتو زدم
منم دیگه از این به بعد عین تو بدم
تو زیاد زدی ولی کی به تو زدم
ببین میتونم تبریک عیدتو نگم
برو دیگه بیخیال دیواری که ساختیم
خراب شده همه چی بیخیال باخت
این، بازی نداره هیچ برنده ای
بالتو دادم الانم پرنده ای پس
برو یه جا دیگه پر پر بزن
بذا گلایی که دادی پر پر بشن
هیشکی نداشت تورو اندازه من دوس
نمیکرد اندازه من لوس
همینم شد یهو فک کردی
خبریه جاش
بذا بمونی در حد نظریه باشه؟
نه چونه بزنو دیگه نه چک حلالت
تنها اکشن تو بعد اتک فراره
بشکنه دستی که نمک نداره
اشکالی نداره نه
چون زمین گرده
یه روز اونی که بدجوری میخوایش
یهو میزنه غیبش
یه رو میگفتم هیچکسی نمیخوام باشیه غیر تو
ولی اینبار مطمئن باش که میزنم قیدتو
اینم آخریش…
نظر خود را بنویسید