ورس دو :
روز به روز دلتنگیات بیشتر میشه
در به در دنبال پیشرفتی هِی
ولی اهمیتی نمیده هیچکس بهت
سرگردونی و میزنن نیشخند بهت
زیره نظری و میشن آقا بالاسره تو
بهت قول داده بودن بشن بالابره تو
بهت گفتن میخوایم ما بدیم بال و پر به تو
میخوایم سر و سامون بدیم به کار و وضع تو
تو هم فک میکردی اونجا فقط حال و هوله
همه لاکچری خفن به دور از ناله نوله
به اجبار پشت گوشی میگی همه کارا خوبه
ولی اَ شکمت میاد صدای قار و قور هِی
هرلحظه رصدی رفتی توی ذره بین
قراردادو امضا زدی نداره روحت ارزشی
تبریک بالاخره رسید روز بردگیت
ولی تو اومدی بکنی به خدا بندگی
سرتو بریدن با پنبه انگار قصابیه
شیکم خالیه زیره فشاره اعصابی هی
آینده و رویاهات مثل شب تاریکه
تازه پی میبری که گاوت بد زاییده
گوشه نشین میشی میگیری کنج عُزلت
میبینی که ته دلت کلی غصه ست
آخه تو دلت کاشته بودی تخم شهرت
مجبوری تن بدی به این شغل گُ.. پس
کوروس:
با خودت میگی همه فن حریفم من
گرگ بالان دیده وحشی و دریده م من
کسی هم که نمیتونه بده فریبم نه
میری میبینی اونورم واست نریدن پَ
بریج:
لنگ دو قرونی میخوای سرپا بمونی
همش تو گوشِت میخونن که ارباب توییم
یه وقت نبینیم که دست از پا خطایی کنی
تازه فهمیدی گیر کردی تو شرایط گهی
چشاتو باز کن رفیق اونورم خبری نی
اونا واسه ریشه ت ساختن تبری تیز
واسه ایران خودمون ندوز کفنی شیک
اگه رفتی اونورم نگو وطنی نیست
نظر خود را بنویسید